سئو یا بهینه سازی موتور جستجو ، زیر مجموعه ای از اصطلاح چتر "بازاریابی موتور جستجو" (SEM) است. به درستی استفاده می شود ، بهینه سازی موتور جستجو این امکان را به شما می دهد تا سایت شما نه تنها توسط موتورهای جستجو دیده شود ، بلکه با وارد کردن یک عبارت جستجو (چه کلمات کلیدی یا عبارات) ، توانایی رتبه بندی بسیار بالا در صفحات نتایج موتور جستجو را فراهم می کند. صفحات نتایج به طور معمول ترکیبی از نتایج طبیعی (که بعضاً ارگانیک نامیده می شوند) ، تبلیغات مربوط به پرداخت های درج شده (دایرکتوری ها) و پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) است.
اما چرا سئو برای موفقیت در تجارت آنلاین چگونه صفحه اول گوگل باشیم شما بسیار حیاتی است؟ جام مقدس برای بازاریابان آنلاین در اطراف قرار دادن سایت شما در اولین صفحه از صفحه نتایج جستجوی Google است. چرا گوگل؟ زیرا در حال حاضر بیش از نیمی از بازار جستجوها را در اختیار دارد. اگر سایت خود را به گونه ای بیشتر بهینه کنید که بازدید بالایی از کیفیت را به همراه داشته باشد ، نهایت بازده سرمایه خود را بدست می آورید (با این فرض که شما یک روند مستحکم برای دفتر کار دارید). و اگر برای گوگل بهینه سازی کرده باشید ، در سایر موتورهای جستجوی مهم مانند Yahoo! و MSN نیز هست.
بسیاری از افراد برای انجام سئو مشاوران حرفه ای استخدام می کنند ، در حالی که دیگران تلاش می کنند خودشان این کار را انجام دهند ، که مطمئناً شما می توانید این کار جراحی مغز نیست. در ماه های آینده ، به شما کمک می کنم یاد بگیرید چگونه خودتان این وظیفه را بر عهده بگیرید. در واقع هیچ رازی وجود ندارد - این فقط به یک کار مداوم و درک کافی از افراد ، موتورهای جستجو ، الگوریتم ها و ابزارها نیاز دارد.
سئو می تواند یک تعامل تمام وقت باشد (و باید). دامنه کار به سایت و جایگاه شما بستگی دارد. این لزوماً به این معنی نیست که شما باید 40 ساعت در هفته را صرف آن کنید - مطمئناً توانایی انجام این کار را ندارید - اما شما باید یک محتوا و یک استراتژی پیوند ساز را در نظر بگیرید. برای بلند مدت با استفاده از یک عنوان صحیح (متنی که در نوار آبی رنگ در بالای پنجره مرورگر شما نشان داده می شود) و توضیحات متا (متنی که اغلب به عنوان شرح در لیست نتایج نشان داده می شود) می توان سایت های موجود را بهینه کرد.
اگر کتاب هنر جنگ را خوانده باشید ، می دانید که مبنای رفتن به جنگ این است که ابتدا رقابت خود را بشناسید. گفته می شود که دوستان خود را نزدیک اما دشمنان خود را نزدیک نگه دارید. در میدان جنگ SEO ما ، برای شروع ، به بررسی تجزیه و تحلیل رقابتی و تحقیقات کلمات کلیدی خواهیم پرداخت.
اولین قدم مهم برای یک برنامه موثر SEO ، انجام تجزیه و تحلیل رقابتی سنگین است. در واقع ، اگر یک عبارت یا عبارت کلیدی مربوط به حوزه و وب سایت خود را در گوگل جستجو می کنید ، باید سه تا پنج وب سایت اول را ببینید که در صفحه اول نتایج جستجوی Google شما قرار دارند. این افراد کسانی هستند که باید آنها را شکست داد. دلیل این امر این است که اگر در 10 نتیجه برتر جستجو در Google قرار بگیرید ، ممکن است متوجه شوید که وب سایت شما به میزان قابل توجهی افزایش بازدید می کند (با فرض اینکه یک عبارت جستجوی رقابتی دارید). من در مورد چگونگی دستیابی به ترافیک با کیفیت و ردیابی / تبدیل در مقاله آینده صحبت خواهم کرد.
همچنین بسیار مهم است سئو چیست که وب سایت شما به گونه ای ساخته شود که موتور جستجوگرانه باشد اما کاربر پسند نیز باشد. برای شروع باید کاملاً واضح باشید که سایت شما چیست. آیا می دانید "گزاره ارزش" شما چیست؟ سپس می خواهید از پیمایش آسان ، یک اقدام واضح و محتوای مرتبط اطمینان حاصل کنید. وقتی صفحات و پیوندهای مربوط به موضوع و انجمن خود را اضافه می کنید ، اولین قدم ها را برای موفقیت برمی دارید.
همچنین باید اطمینان حاصل کنید که به سرعت بارگیری می شود ، با HTML / css (ورق های سبک شکننده) سازگار است و در کمتر از هشت ثانیه به بازدید کننده اجازه می دهد تا اطلاعاتی راجع به سایت شما داشته باشد. حتی اگر فکر می کنید بازدیدکنندگان شما با محصول یا خدمات شما آشنا هستند ، باز هم می خواهید پیمایش و کاربرپسندی آن را آسان کنید.
SEO یکی از قدرتمندترین رسانه های بازاریابی آنلاین است که برای موفقیت در تجارت آنلاین شما حیاتی است. نکته اصلی این است که SEO به درستی انجام می شود شما را قادر می سازد تا در دریای میلیاردها صفحه وب موجود واقع شوید و رتبه بندی کنید و بازدید کنندگان و حساب بانکی شما هر دو شما را به این دلیل دوست خواهند داشت
اما چه اتفاقی می افتد که وب سایت شما بازدید کنندگان را به لیدهای واجد شرایط تبدیل نمی کند؟ یا هنگامی که شما در حال طراحی یک وب سایت جدید هستید اما برای مطابقت با آن نیاز به کپی به روز دارید؟
خوب ، آنچه معمولاً به پایان می رسد این است که یا آژانس استخدام می کنید تا نسخه وب سایت را برای شما بنویسد یا تیم بازاریابی شما وظیفه نوشتن آن را دارد.
مشکلی که در استخدام آژانس وجود دارد این است که آنها صنعت شما ، مشتریان شما یا آنچه شما را منحصر به فرد می کند نمی دانند. و مهم نیست که چند مصاحبه و تمرین با آنها انجام دهید ، آنها هرگز جای شما نیستند.
مشکل استفاده از تیم بازاریابی شما این است که نوشتن کپی وب سایت یک جانور بی نظیر است. مثل نوشتن وبلاگ ، پیشنهادات محتوا یا اطلاعیه مطبوعاتی نیست. بنابراین تیم شما می تواند صدها ساعت برای نوشتن کپی وب سایت صرف کند و باز هم نتیجه دلخواه شما را نگیرد.
در اینجا در IMPACT ، من با مشتریانی کار می کنم که می خواهند نسخه وب سایت خود را بنویسند اما برای دستیابی و صحبت با اران ایده آل خود به راهنمایی نیاز دارند. در زیر ذکر شده است بهترین نکات مربوط به نوشتن مطالب وب سایت که هر روز به مشتریان خود یاد می دهم.
برای اینکه از این مقاله بیشترین بهره را ببرید ، باید با فروتنی و تمایل واقعی به یادگیری به توصیه ها نزدیک شوید. (بیش از تعدادی از آنها شما را مجبور به خنثی کردن برخی از عادت های بد می کند که فکر می کنید در واقع کار درستی است).
اگر این کار را انجام دهید ، با برخی از ابزارهای اضافی که می توانند به شما در نوشتن کپی بهتر وب سایت کمک کنند ، دور خواهید شد.
1. مانند یک انسان بنویسید
این پویایی واقعاً عجیب وجود دارد که وقتی بازاریابان شروع به نوشتن آنلاین می کنند ، رخ می دهد. مثل اینکه یک مسابقه برای دیدن اینکه چه کسی می تواند پیچیده ترین بیانیه را با واضح ترین کلمات بنویسد وجود دارد. ما به روبات های عاری از احساس و عاطفه تبدیل می شویم که برای تولید نسخه وب سایت تجاری برنامه ریزی شده اند.
تایپ ربات
با تعداد بیشماری مشتری مربیگری محتوای وب سایت ، من از آنها خواسته ام "در واقع شما اینجا چه می خواهید بگویید؟" پاسخ همیشه نسخه ساده و ساده ای از آنچه نوشته شده است است. دلیلش این است که آنها آن را به صورت مکالمه برای یک انسان توضیح می دهند - شما می دانید ، مانند روشی که در واقع ارتباطات کار می کند!
اشتیاق طبیعی برای نوشتن با یک حرفه ای دکمه دار دارید که از کلمات زبانی و زبان بازاریابی استفاده می کند. نتیجه نهایی ممکن است چیزی شبیه به این باشد ، "راهکارهای با کیفیت بالا ، نده خنثی ، مشروط".
من حرفه ای فناوری اطلاعات نیستم ، سئو چیست اما از این جمله فاصله می گیرم و هیچ ایده ای از صحبت های آنها ندارم. من می توانم تکذیب شما را از طریق صفحه رایانه بشنوم ، "اما اران ایده آل من دارای تحصیلات کافی هستند و اصطلاحات اصطلاحات صنعت را درک می کنند." بله ، ممکن است بخشی از آنها باشد. همچنین بخشی وجود دارد که نمی فهمد.
با نوشتن اینگونه ، توانایی گفتگوی واقعی با مخاطبان خود را به گونه ای از دست خواهید داد که آنها درک و ارتباط برقرار کنند. بخشی از مخاطبان شما که به نظر نمی رسد قابل اشتعال هستید ، روی دکمه برگشت کلیک می کنند و دیگر هیچ وقت از او خبری نیست.
2. یک معلم باشید ، نه یک متخصص
دو فلسفه مختلف وجود دارد که می توانید هنگام نوشتن نسخه وب سایت از آنها استفاده کنید: معلم بودن یا متخصص بودن. احتمالاً می خواهید هردو باشید ، یا فکر می کنید باید هردو باشید. اما اینطور نیست.
کارشناسان نوعی از نویسندگان هستند که دانش و تجربه باورنکردنی دارند ، که بیشتر آنها برای گروه گسترده ای از مخاطبانشان فوق العاده قابل ارتباط نیست. وقتی متخصصان می نویسند ، برای نشان دادن میزان دانش آنها است. کارشناسان تجربه سخنرانی آموزش عالی را در نوشتن خود بازآفرینی می کنند. کارشناسان یک مونولوگ را اجرا می کنند که اتفاقاً مخاطب آن هستید.
معلمان یک مکالمه دو طرفه با مخاطبان ایجاد می کنند. معلمان برای کمک به خوانندگان خود در درک و رشد و بالابردن مهارت های خود می نویسند. در حالی که معلمین مدارک بسیار زیادی با کارشناسان دارند ، مخاطبان را در مرکز توجه خود قرار می دهند.
اگر آن چیزی که می ید کالایی نیست که همه آن را بشناسند و درک کنند ، مخاطبان شما به سطح تحصیلاتی نیاز دارند. شاید آنها باید بدانند که چه مشکلی را حل می کنید یا به طور خاص چگونه محصول شما به آنها کمک می کند. نمی توانید مخاطب را ترک کنید تا خودش به تنهایی متوجه شود ، زیرا این کار را نمی کند.
اگر می توانید به مخاطبان خود کمک کنید تا گزینه هایی را که برای حل مشکل خود دارند درک کنند ، شما اعتماد را جلب کرده و خود را جلب خواهید کرد.
3. با درد اران خود صحبت کنید
به چیزی که ارائه می دهید پل ارتباطی بین مکانی که مخاطب شماست و مکانی که می خواهد باشد فکر کنید. چشم انداز شما در "تصویر قبل" از "تصویر قبل و بعد" است که می خواهید ترسیم کنید. برای ایجاد مشتری خوشحال و خندان ، ابتدا باید بفهمید که آنها کجا هستند قبل از اینکه به شما مراجعه کنند.
از خودت بپرس:
چه شرایطی باعث می شود آنها به آنچه شما ارائه می دهید نیاز داشته باشند؟ غواصی عمیق تر ، احساساتی که این وضعیت در آنها ایجاد می کند چیست؟
چه ترساتی ممکن است داشته باشند که آنها را از شما منع کند؟
پاسخ به این سالات شما را به چالش می کشد تا واقعاً انگیزه ها و سد معبرهای اران خود را درک کنید.
به عنوان یک بازاریاب ، می توانید به روشی همدلانه بنویسید که نشان می ده
جایگاه یک شرکت یا ارزشهایی که برای آن اهمیت دارد یک بیانیهی یک یا دو جملهای است که مشخص میکند ارزش یگانهی سرویس یا محصول شما چیست و چگونه به مشتریان سود میرساند. این بیانیه باید مخاطبان و دستهای که برند در آن قرار میگیرد را تعریف کند، مزیت محصول یا خدمات را روشن کند، برند شما را از رقیبانتان متمایز کند و همچنین این اطمینان را بدهد که برند میتواند به وعدههایی که داده است عمل کند.
زمانی که میخواهید جایگاه شرکت را مشخص کنید در نظر داشته باشید که:
برای چه کسی صحبت میکنید؟ (جامعه هدف در بازار، مردم و افراد)
خدمات یا محصولات شما به کدام بخش بازار مربوط میشوند؟
برند شما میخواهد چه وعدههایی بدهد؟ (عقلانی و احساسی)
چرا محصول یا سرویس شما با رقیبانتان متفاوت است و چرا مشتریان باید به این تفاوت اهمیت بدهند؟
برای مثال وربای پارکر بیانیهی جایگاه خود را اینگونه تعریف کرده است:
«وربای پارکر با روحیهای سرکش و اهدافی رفیع تاسیس شده است تا عینکهایی با طراحیهای مختلف ارائه دهد و در حالیکه میتواند همچون رهبری برای کسب و کارهای پیشرو باشد، انقلابی در قیمتها نیز ایجاد کند.»
چگونه هویت برند خود را به بازاریابی واقعی تبدیل کنید؟
زمانی که برند شما تعریف شد و شما آماده بودید که از طریق بازرایابی ربایشی، یک وبسایت جدید، رسانهها یا هر ابزار دیگری در بازاریابی، برند خود را وارد بازار کنید، تهیهی یک خلاصه میتواند در تعریف هدف هر یک از اجزای ابزار بازاریابیتان، به شما کمک کند. زمانی که این خلاصه را مینویسید، باید به این سوالات پاسخ دهید:
۱. خروجی پروژه چیست؟
نتیجهی این خلاصه چه چیزی خواهد بود؟ یک ویدئو خواهد بود؟ یک وبسایت؟ یک اینفوگرافی؟ یک مقاله سفید؟ یا یک کمپین ایمیلی؟
۲. چه کارهایی لازم است که انجام شود؟
هدف از این پروژهی خلاقانه و خاص چیست؟ انتظار دارید بعد از اینکه پروژه شما توسط مردم دیده شد چه اتفاقی بیفتد؟ میخواهیم مردم چه واکنشی نشان بدهند؟
۳. با چه کسی میخواهیم صحبت کنیم؟
توضیح روشنی از افرادی که قرار است مخاطب شما باشند تهیه کنید به طوری که شامل اطلاعات جمعیتشناختی و روانشناختی باشد و مشخص کند مخاطبان شما درباره برند مورد نظر چه فکری میکنند و چه احساسی دارند.
۴. پیام ما چیست؟
این چیزی است که با توجه به جایگاه برند شما مشخص میشود و باید شامل بیانیهای باشد که وسوسه کنندهترین و قانع کنندهترین مزیتهای برند شما را بیان کند.
۵. میخواهیم مردم چه فکری کنند یا چه احساسی داشته باشند؟
این چیزی است که با توجه به ذات برند شما مشخص میشود و باید توضیح دهد شما دوست دارید بینندگان بعد از دیدن این کار چه احساسی داشته باشند.
۶. چه توجیهاتی میخواهید به کار ببرید؟
توضیح دهید که چرا بینندگان باید ادعاهای شما را باور کنند. در اینجا شما میتوانید مزایای محصول یا سرویسی که ارائه میدهید را بیان کنید. توضیح دهید که چرا چیزی که شما به آنها پیشنهاد میدهید از محصول رقیبانتان بهتر است و چگونه این مزایا، ادعاهای شما را در مرحلهی ۴ (پیام شما چیست) تایید میکند.
۷. کار شما چه تفاوتی با پیام برندهای دیگر دارد؟
در این گام شما میخواهید با توضیح دادن اینکه پیشنهاد شما چگونه به نیاز مشتری بهتر پاسخ میدهد، خود را از رقابت با محصولات مشابه خارج کنید. آیا شما سریعتر هستید؟ ارزانتر هستید؟ پیادهسازی راه حل شما راحتتر است؟
۸. این کار به جایگاه برند شما چه کمکی میکند؟
هرگونه کار تبلیغاتیای که میکنید باید به هویت برند شما گره خورده باشد. در اینجا شما میتوانید توضیح دهید که این کار شما چگونه وعدههای برند شما را تضمین میکند.
۹. چه ملاحظات یا موانع عملی در اینجا وجود دارد؟
جزئیات کمپین شما در اینجا توضیح داده خواهد شد. اگر این کار یک ویدئو است آیا مدت زمان آن مناسب است؟ واژهها و عبارتهایی که باید گفته شوند در آن وجود دارند؟ آیا چیزهایی وجود دارند که نباید آنها را گفت؟ آیا مسائل مالی یا محدودیتهای زمانی خاصی وجود دارد؟
هنگامی که شما با یک شرکت خارجی یا آژانس تبلیغاتی کار میکنید، تهیهی یک خلاصه میتواند بسیار مفید باشد. این کار میتواند خطوط اصلی کار را به طور اجمالی مشخص کند و پیش از اینکه هزینهای شود، همه را از نتیجهی کار مطمئن میکند.
چه وقت برای بهبود هویت شرکتتان درخواست کمک کنید - هویت برند
آنچه در بالا گفته شد زمان زیادی از شما نمیگیرد. هدف اصلی این است که تصویری نمایش داده شود که مشخص کند جایگاه برند شما چیست و شما میخواهید مشتریانتان چگونه آن را بفهمند. به هر حال اگر فکر میکنید این کار کمی ترسناک است یا اگر فکر میکنید افراد حرفهای میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند، بدون معطلی از یک مشاور برندسازی کمک بگیرید. اگر میخواهید این مسیر را در پیش بگیرید نکات زیر را در نظر داشته باشید:
دقیقا بدانید چرا باید مشاور استخدام کنید و چه خدماتی نیاز دارید
آیا درون شرکت خودتان افرادی برای طراحی دارید و تنها برای تعریف برندتان نیاز به کمک دارید؟ آیا قبلا خودتان برای بهبود هویت برندتان تلاش کردهاید اما مطمئن نیستید که این کار را به درستی انجام دادهاید یا خیر؟ آیا بررسیهای شما به اندازه کافی خوب نیستند؟
یک شرکت مشاور میخواهد بداند شما دقیقا در چه نقطهای قرار دارید، به این ترتیب آنها میتوانند تمام تلاششان را در بخشی متمرکز کنند که واقعا نیازمند توجه بیشتری است.
آیا میتوانید هزینههای یک مشاور برندسازی را متحمل شوید؟
درست مثل همهی خدمات حرفهای، مشاورهی برندسازی برای شما هزینه دارد. از سوی دیگر مانند همهی خدمات حرفهای دیگر، شما متخصصانی را به خدمت میگیرید که تجربهی بسیار زیادی دارند و میتوانند کارهایی برای شما انجام دهند که از عهدهی خودتان خارج است یا شما زمان کافی را برای یادگیری آنها ندارید. با نوشتن درخواست کمک از این متخصصان متوجه میشوید که مشاورههای گوناگون چقدر هزینه دارند. تا جایی که امکان دارد به جزئیات خدماتی که به دنبال آن هستید دقت کنید.
مشاوری در حد و اندازههای شرکت خودتان پیدا کنید
اگر شما یک کسب و کار کوچک یا متوسط هستید، باید به دنبال یک مشاور کوچک یا متوسط باشید. اگرچه ممکن است در مشاورههای بزرگتر خدمات بهتری به شما ارائه کنند اما نمیتوانید به بااستعدادترین نیروهای آنها دسترسی داشته باشید چرا که آنها درگیر مشتریان خاص خود هستند. اگر با مشاورههای کوچک یا متوسط کار کنید، احتمال اینکه بتوانید در مواقع نیاز با مدیر آن یا با استعدادترین نیروهایشان به طور مستقیم در ارتباط باشید بیشتر است.
با توجه به حوزهی کاریتان مشاور را انتخاب کنید
با توجه به اینکه بسیاری از مشاوران در حوزهی مشخصی تخصص دارند، شما باید مشاوری را به خدمت بگیرید که دقیقا در کسب و کاری که دارید، مهارت داشته باشد. ببینید کدام مشاور در حوزهی کار شما تخصص دارد، کار را با او انجام دهید.
مدیر شرکت مشاور یا هر کس دیگری که قرار است با شما کار کند را ملاقات کنید
این کار، «آزمون تعامل» نامیده میشود. هر کس میتواند در کار خود بهترین باشد اما زمانی که افراد از نظر شخصیتی با هم جور نباشند، صرف نظر از اینکه مشاور چقدر در کارش مهارت دارد، میتواند یک فاجعه اتفاق بیفتد. یک ناهار غیر رسمی، ملاقات در یک رویداد صنعتی یا یک ملاقات بعد از ساعت کاری بهترین روش برای کنار زدن نقابهای حرفهای و دیدن شخصیت واقعی افرادی است که شما میخواهید کاری را با آنها شروع کنید.
دست به کار شوید و برندتان را بسازید
دست به کار شوید و برندتان را بسازید - هویت برند
به یاد داشته باشید که «برند» یک سرمایهی رو به رشد است، چیزی که به توجه همیشگی نیاز دارد. چیزی که مشتریان شما نقش بسیار بزرگی در شکلگیری آن بازی میکنند. چیزی که باید آن را پرورش دهید. چیزی که لازم است با رشد و تغییر کسب و کارتان به آن بازگردید و با شرایط جدید تطبیقش دهید.
اما در کل تعریف هویت برند بیشتر شبیه بستهبندی و ارائهی یک هدیه است. شما میخواهید گیرندهی هدیه از «هر چیزی» که به او تقدیم کردهاید خوشحال باشد و این «هر چیز» یعنی بستهبندی بیرونی، بستهبندی داخلی، نحوهی ارائهی هدیه و کارایی و مناسب بودن آن. میخواهید گیرندهی هدیه متوجه شود که شما با دور اندیشی و از صمیم قلب هدیه را انتخاب کردهاید. شما میخواهید عشق خود را به گیرندهی هدیه ابراز کنید و در مورد برند این چیزها را به مشتریانتان ثابت کنید
منبع:
پیش از اینکه برندتان را تعریف کنید، لازم است تحقیقاتی انجام دهید. نگاهی به تاریخچهی شرکت بیندازید و گذشته و حال آن را مرور کنید تا تصویری روشن از اهداف و جایگاه شرکت به دست آورید. تحلیل سوات (SWOT) میتواند کمک بسیار خوبی برای این کار باشد. در ادامه توضیح داده میشود که هر یک از حروف نشان دهندهی چه چیزی هستند:
نقاط قوت (Strengths): ویژگیهایی از کسب و کار یا پروژه که در مقایسه با دیگران به کار شما برتری میدهد.
نقاط ضعف (Weaknesses): ویژگیهایی که تیم شما را در مقایسه با دیگران ضعیف نشان میدهد.
فرصتها (Opportunities): عواملی که میتوانند به بهرهبرداری بهتر از منافع طرح کمک کنند.
تهدیدها (Threats): عوامل محیطیای که میتوانند برای کسب و کار یا پروژه مشکلساز باشند.
زمانی که تجزیه و تحلیل SWOT را انجام میدهید، باید همهی افراد شرکت و نیز برخی از بهترین و بدترین (بله، بدترین!) مشتریانتان را درگیر کنید. این کار را میتوان با یک بررسی ساده و پرسیدن چند سوال که چهار مسئله موجود در تجزیه و تحلیل SWOT را مشخص کنند، انجام داد. یا اگر تمایل دارید میتوانید تحقیقات عمیقتری انجام دهید و توانایی مردم در تشخیص و به یادآوری برندتان، کاربرد، ویژگیها و حتی تمایل مردم به برندتان را بررسی کنید. این کارها معمولا به یک شرکت دیگر سپرده میشود.
زمانی که اطلاعات لازم را جمعآوری کردید، باید با تیم بازاریابیتان جلسه بگذارید و به روشنی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای پیش روی شرکتتان را مشخص کنید. زمانی که به درستی SWOTتان را شناختید، میتوانید برند خود را تعریف کنید.
گامهای لازم برای شکل دادن و بهبود بخشیدن به هویت
گامهای لازم برای شکل دادن و بهبود بخشیدن به هویت - هویت برند
شکل دادن یا بهبود بخشیدن به هویت شرکت یک فرآیند ۵ مرحلهای است که هدف آن این است که دقیقا مشخص کند برند شما چه چیزی را دنبال میکند: اهداف آن، هویت آن، احساسی که دوست دارید دیگران هنگام ارتباط برقرار کردن با برند شما پیدا کنند و هویتی که شما میخواهید با انتخاب شعارتان منتقل کنید. در اینجا چیزهایی که شما برای انجام این کار باید ایجاد کنید بیان میشوند:
گام ۱: بیانیهی چشمانداز
با مشخص کردن چشمانداز شما تعیین میکنید که انتظار دارید در آینده چگونه شرکتی داشته باشید. چشمانداز باید آرمانی و الهام بخش باشد. بهترین حالت این است که چشمانداز را با یک جمله طولانی مشخص کنید و از بیان اینکه چطور میخواهید به چنین نقطهای برسید خودداری کنید. (نگران نباشید، این جزئیات بعدا مشخص میشوند.)
زمانی که چشمانداز را مشخص میکنید این سوالات را در ذهن داشته باشید:
مهمترین کالاها و خدمات شما چه هستند؟
چه کالاها و خدماتی هستند که شما هرگز آنها را ارائه نمیدهید؟
چه چیز منحصر به فردی در برند شما وجود دارد؟
مشتریان چگونه برند شما را توصیف خواهند کرد؟
در ۵ سال آینده دوست دارید شرکت شما در چه جایگاهی باشد؟
گام ۲: بیانیهی ماموریت
بیانبهی ماموریت اهداف شرکت شما را مشخص میکند. ماموریت باید ساده، به دور از ابهام، نظاممند و شامل زبان مخصوص صنفتان باشد تا به راحتی قابل دستیابی باشد. ماموریت شما باید به گونهای باشد که هم به کارمندان و هم به مشتریان انگیزه بدهد. زمانی که مشغول نوشتن بیانیهی ماموریت شرکتتان هستید نکات زیر را در ذهن داشته باشید:
شرکت شما برای پاسخگویی به کدام یک از نیازهای بازار تاسیس شده است؟
شرکت برای پاسخ دادن به این نیازها چه کار باید بکند؟
اصول راهنمایی که رویکرد شرکت را مشخص میکنند کدام هستند؟
چرا مشتریان شما را انتخاب میکنند و به سراغ رقبایتان نمیروند؟
برای اینکه ببینید چطور میتوان بیانیهی ماموریت را مشخص کردن نگاهی به شرکت والت دیزنی میاندازیم:
«هدف شرکت والت دیزنی این است که به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سرگرمی و فراهمکنندهی اطلاعات تبدیل شود و نام این برند در محتوا، خدمات و کالاهای مصرفیاش تمایز ایجاد کنند. هدف مالی اولیهی شرکت این است که درآمد و گردش مالیاش را به بیشترین حد ممکن برساند و سرمایهاش را برای رشد ایدههایی اختصاص دهد که در طولانی مدت سود زیادی نصیب شرکت کند».
گام ۳: ماهیت
چه چیزی؟ بله درست است ماهیت شرکت شما. این حرف کمی مبهم به نظر میرسد، اما واقعا نیاز است که ماهیت خود را شکل بدهید.
ماهیت شما در واقع احساس پنهانی است که میخواهید مشتریانتان هنگامی که برند شما را تجربه میکنند، داشته باشند. ماهیت یک برند نمایانگر قلب، روح و جان شرکت است و با یک واژه به بهترین شکل توصیف میشود. زمانی که میخواهید ماهیت برند خود را تعیین کنید، نکات زیر را در نظر بگیرید:
زمانی که مشتریان شما محصولات یا خدمات شما را تجربه میکنند، این رویارویی چه احساسی در آنها ایجاد میکند؟
اگر برند شما یک انسان بود، شما خصوصیات او را چگونه توصیف میکردید؟
در اینجا ماهیت چند برند نشان داده میشود:
ولوو ایمن است.
دیزنی سحرآمیز است.
لامبورگینی عجیب است.
گام ۴: خصوصیات
خصوصیات - هویت برند
درست مانند انسانها، شخصیت یک برند مشخص میکند که این برند چگونه صحبت میکند، چه رفتاری دارد، چگونه فکر میکند، عمل میکند و واکنش نشان میدهد. میتوان گفت خصوصیات برند نسبت دادن ویژگیهای انسانی به یک کسب و کار است. برای مثال اپل جوان و شاداب است، در حالیکه IBM بالغ است و به شیوههای مخصوص خودش کارها را انجام میدهد.
زمانی که دیگران برند شما را تجربه میکنند چه خصوصیتی را میخواهید به نمایش بگذارید؟
آیا شما بانشاط و بامزه هستید؟
آیا شما در کارتان خیلی جدی هستید؟
آیا شما خاکی هستید؟
آیا شوخ هستید یا کاملا عقلانی با مسائل برخورد میکنید؟
منبع:
درباره این سایت